قربان نگاه خسته ات ای مادر . لبخندبه گل نشسته ات ای مادر. درقاب نگاه مهربانت پیداست . تصویردل شکسته ات ای مادر.
 

مادرجان من کجابودم؟
 

مادرجان آن زمان که تو سط کفار قریش درشعب ابیطالب سه سال آزارواذیت شدید وسرماوگرما و گرسنگی و تشنگی رامتحمل شدید ، من کجا بودم ؟

مادرجان آن زمان که درکودکی مادرگرامی خویش راازدست دادی و همراه پدربزرگوارخویش درکوچه های مکه ودرجوار کعبه راه می رفتی و شاهدآزارواذیت کفارقریش بودی و برستم های مردم می گریستی و غباراز چهره پدرخویش پاک می کردی ،من کجا بودم ؟

مادرجان،آن زمان که از دوری بعدازرحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه واله و سلم وجفای برهمسرخویش بسیارگریستی تااینکه مجبور به ساختن بیت الاحزان دربقیع شدی وآن راهم اتش زدند،آن زمان درتنهایی تو که تنهایاروهم نشین توعلی بودوآن چهارنوردرخشان که از وجود خودت منشاء می گرفتند،من کجا بودم ؟

مادرجان،ان زمان که همسر گر امی ات راآن معلون(ظالم دوم)به همراه چندملعون دیگر کشان کشان به نزدملعون دیگر(ظالم اول)می بردندتابیعت کند(آنهم درولایتی که حق اوبودواوبا اینکه دریک چشم به هم زدن  می توانست آن چندملعون را هلاک نماید،صبرکرد،برای مسلمان و فلاح آنها صبرکردالبته آنها لیاقت آنرا نداشتند ولی برای اتمام حجت هم برای آن دو ملعون و هم مسلمان لازم بود) وتودست حسنین علیهما السلام راگرفتی و به نزد قبرمطهر پدرگرامی خویش رفتی تانفرین کنی امابه سفارش امیرالمومنین علیه السلام وتوسط سلمان رضی الله عنه

تحمل کردی،من کجابودم؟

مادرجان آن زمان که به همراه فرزندهفت ساله خویش مجتبی نامه فدک راازظالم اول گرفتی ودرکوچه باظالم دوم برخوردی واوباتازیانه بی احترامی کردوحسن مظلوم معصوم درگوشه دیوارمی لرزید ومی گریست و علی درخانه می سوخت، من کجابودم؟

مادرجان ان زمان که بین درو دیوار قرارگرفتی وظالم دوم به همراه چندملعون دیگردرخانه را آتش زدند، آنها علی راازتوخواستندوتوخودرافدای علی کردی،وآن زمان که ظالم دوم به درضربه زدو میخ در...وآه وناله توکه با این نوا همراه بود یامهدی یابنی ادرکنی ، من کجا بودم؟

درودخدا وپیامبر ص بر توبادمادرجان، بیشتراز همه شیعیان، خود ازخدای متعال می خواهم ظهورم رابرساندتا انتقام ظلمهائی که برتو وبرفرزندان تو رفته است ازظالمین بگیرم.

خدایادرظهورمن تعجیل فرما